نيايش امام حسين (ع) در صحراي عرفات ـ تركي استانبولي
دعا و نيايش را بايد از مقولات جهانى و به تعبير علامه جعفرى: «از مسائل فرهنگِ مشتركِ بشرى» به شمار آورد، چرا كه تقريباً ملّتى را نمىتوان يافت كه نيايش و گونههاى مختلف دعا، جايگاهى در نزد آنها و فرهنگِ گذشته آنان نداشته باشد. به اين اعتبار، آنچه كه دعا خوانده مىشود و نيايش را شكل مىدهد، از زبانهاى عمومىِ انسانها براى فهمِ هستى و حضور در هستى به شمار مىرود. واقعيت اين است كه انسانها، بسيارى از مسائل مهم و غير محسوسِ خود را با دعا گِره زدهاند و نيايش جايگاهى خطير در زندگى آنها ايفا مىنمايد. از اين منظر، دعا امرى دينى و مذهبى نيست و جنبه دروندينى پيدا نمىكند، بلكه واقعيتى است عام و بشرى كه در عبور انسان از مرحلهاى به مرحلههاى ديگر، نقشى حساس ايفا مىكند.
امام حسين(ع) در اين تلقى، از سخنگويانِ وجدانِ عامِّ بشرى است و سخن او مىتواند جنبهاى بشرى داشته باشد كه در اين جا با زبان نيايش صادر و عرضه شده است و استاد محمدتقى جعفرى اين مفاهيم و قضايا را به زيبايى و سادهترين بيان و تفسير براى ما آشكار مىكند، تا هم دعا و نيايش را آنگونه كه هست، بشناسيم و هم راه ارتباط با خدا و سخن گفتن با او را تجربه كنيم.
درباره سبك و روش اين كتاب بايد يادآورى كنيم كه نگاه آن تنها دروندينى و متكى به تلقىهاى مذهبى نيست، بلكه نويسنده كوشيده است با تفسيرى انسانى به مفهوم دعا و نيايش بپردازد. درست است كه متنِ موردِ تفسيرِ استاد جعفرى يكى از دعاهاى كلاسيكِ شيعى است و متن آن در موقعيتى خاص از امام سوم شيعيان صادر شده، اما قابل توجه اين است كه ايشان، آن را به سبك متعارف و به شيوه مفسّران شيعى ارزيابى نكرده، بلكه با نگاهى كاملاً انسانى و بر پايه مشهودات، آن را براى بررسى برمىنهد.