مقدمه

نيايي كه با تمام فراخي خود امروز به «دهکده جهاني» موسوم شده، از ديرباز، دياري است انباشته از امواج ديد و ديدگاه. چارسوي اين ولايت را ابر و باد تئوري و انگاره سازي پر كرده و بخش مهمي از تاريخ مكتوب بشري، بازمانده همين تئوري و فكرمداري بشر در مسير حيات است و انسان همراه و همگام با واقعيت ملموس زندگي خود، فكر و تأمل را نيز كماكان حفظ نموده است. در اين ميان، ديدگاهي وجود دارد كه ماده و ماهيتي غير از تفكر را بر نمي تابد. از نظر اين ديدگاه ـ كه مدافع و حامي بزرگي به نام دين و عقل سليم نيز همراه آن است ـ يك ساعت تفكر معادل سالها عبادت است، تا براي هميشه نشاني باشد از مطلوبيت ذاتي مايه دار و مايه آفرين كه در زير يك كلمه سه حرفي پنهان شده است: فكر. 

آري، فكر، الهي زندگي بشر است و بشر، بشر بودن معنادار خويش را وامدار اين قديس ديرعهد و پير سابقه است. به راستي، متفكران بشري سايه هاي مطبوع درخت معقول و انساني تاريخ هستند كه انسان هاي انديشه خواه در زير شاخسار دلپذير و تناور آن مي زيند و حيات خويش را به سر مي آورند. در اين ميان، گستردگي و تنوع، تعدد قلمرو، حضور و بروز اين خدمتگزاران اصيل بشريت، موضوعي است كه گونه گوني انديشه خواهان و تعدد و تنوع حيات ها را نيز سبب شده است. 

بخشي از متفكران بشري به سطوح ظاهري دانشها اختصاص مي يابند و بخش ديگر، به بررسي اعماق پرداخته و به دنياهاي ناشناخته سفر ميكنند. تعدادي از متفكران با عينك مادي انديشي و جزميت، حقايق را مورد كنكاش قرار ميدهند و تعدادي ديگر از آنها آموزه هايي از معناپروري، تأله جويي و قداست يابي. بخش اخير را تنها در متفكرين آزاد انديش ديني عرفاني ميتوان سراغ گرفت كه اشخاصي چون محمدتقي جعفري بيگمان در شمار آنها محسوب مشوند.

محمدتقي جعفري مرد فكر بود كه آزادانديشي و دين مداري را هميشه و با هم داشت. وي به سوي قلعه هاي ناشناخته «بودن» و «شدن» شتافت، و عشق به فتح اين قلعه ها بود كه وي را راهي سرزمين هايي ديگر كرد تا موفق به ابداع حيات معقول گرديد. حيات معقول از ديدگاه وي، اينگونه تعريف شده است:

 

حيات آگاهانه اي که نيروها و فعاليت هاي جبري و جبرنماي زندگي طبيعي را با برخورداري از رشد و آزادي شکوفان در اختيار، در مسير هدف هاي تكاملي نسبي تنظيم نموده، شخصيت انساني را كه تدريجا در اين گذرگاه ساخته ميشود، وارد هدف اعلاي زندگي مينمايد. اين هدف اعلا، شركت در آهنگ كلي هستي وابسته به كمال برين است.

 

او صاحب تئوري هاي ديگري نيز بود: از «هست» و «بايد» انسان تا «ارتباطات چهارگانه» و «سؤالات ششگانه». وي نهيب سؤالات پر جست و خيز و تكاپوآفرين: من كيستم؟ از كجا آمده ام؟ به كجا آمده ام؟ با كيستم؟ براي چه آمده ام؟ و به كجا ميروم؟ را با نسيم زوال ناپذير ارتباطات چهارگانه: ارتباط انسان با خويشتن، با خدا، با جهان هستي و با همنوع خود پاسخ مي داد و بشر را در خويش غرقه نميساخت، بلكه وي را همواره به «بايد»ش فرا ميخواند:

 

بنا بر مشاهدات تاريخي و مختصات رواني آدمي، اين مطلب صحيح است که بگوييم: انسان در هر حالي مي تواند از صفر شروع كند، يا به عبارت ديگر: از فوق صفر تنزل كند، به صفر برسد و از اين نقطه بار ديگر شروع به تحول نمايد، يا از زير صفر خود را به صفر برساند و از اين نقطه شروع به تعيين مسير جديد نمايد. خداوندا ! پروردگارا، داورا، دادگرا ! [آيا] روزي خواهد رسيد كه اين موجودات كه نام خود را انسان نهاده، ادعاي ترقي و اعتلايشان بر فراز كيهان سترگ طنين انداخته است و هنوز براي تشخيص دردهاي اساسي خود و درمان آن كوچكترين گام اختياري برنداشته اند، به خود بيايند؟!»

 

... و توضيح ريشه ها و مباني اين همه ، مجال واسع وسيعي را مي طلبد كه طليعه آن ، امروز نصيب ما شده است . اكنون با سپاس بر الطاف كريمانه خداوند مردان صراط آشنا و نشانه داران ملكوت عظما، بخشي از سيرهء علمي و عملي استاد محمدتقي جعفري را تقديم حضورتان مي كنيم . 

تعداد بازدید: ۷۱۶۱

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: [email protected]
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان