انسان و آزادی ها

در بحث از آزادی، باید میان سه واژه رهایی، آزادی و اختیار تمایز قایل شد. هر یك از این الفاظ معنای خاصی دارند:

 

1- رهایی : عبارت است از "برداشتن قید یا زنجیر یا هر عاملی كه موجب بسته شدن مسیر جریان اراده در یك یا چند موضوع می شود". برای مثال: شخصی را در نظر بگیرید كه به محلی تبعید شده و ناگزیر است در مدت محكومیت، از آن محل بیرون نرود. هنگامی كه این ممنوعیت برداشته شود، این شخص رها می شود.

 

2- آزادی : آزادی دارای دو مرتبه است:

 

الف - آزادی طبیعی محض كه عبارت است از: انتخاب یك هدف و یا یك وسیله خاص از میان اهداف و وسایل گوناگون. این درجه از آزادی برتر از حالت رهایی است كه به معنای حذف قید و مانع از جریان اراده است.

 

ب - آزادی تصعید شده كه عبارت است از "نظارت و سلطه شخصیت بردو قطب مثبت و منفی كار". طبق این تعریف، هر اندازه كه نظارت یا سلطه شخصیت بردو قطب مثبت و منفی كار بیش تر باشد، آزادی انسان نیز بیش تر خواهد بود و هر اندازه كه نظارت و سلطه شخصیت بركار كم تر باشد، به همان اندازه انسان آزادی كمتری خواهد داشت.

این دو مرتبه از آزادی، با حالت رهایی تفاوت بسیار دارد، زیرا در مرتبه آزادی، انسان از شخصیت خود برای انجام كار بهره برداری بسیار می كند.

 

3- اختیار : عبارت است از نظارت و سلطه شخصیت بر دو قطب مثبت و منفی كار، یا ترك شایسته با هدف گیری خیر و كمال.

میان آزادی و اختیار چند تفاوت عمده وجود دارد:

 

الف - قید شایسته و هدف گیری خیر و كمال موجب تفكیك آزادی از اختیار می شود، زیرا در آزادی محض مهم نیست كه آیا كاری كه انجام می گیرد، شایسته است یا ناشایسته و آیا برای نیل به خیر و كمال می باشد یا نه؟

 

ب - در آزادی، انجام كار یا خودداری از كار، به خودی خود لذت بخش است، زیرا احساس آزادی محصول دو موضوعی است كه مطلوب حیات انسان می باشد:

* نبودن قید و زنجیر در جریان اراده.

* احساس توانایی انتخاب اهداف و وسایل از میان واقعیات بی شمار.

 

احساس آزادی مانند احساس اصل حیات، لذیذترین حالت روانی را در انسان ایجاد می كند. در حالت اختیار، نه تنها انسان در جستجوی لذت بردن از حیات طبیعی نیست، بلكه چون انجام كار یا خودداری از آن برای نیل به خیر و كمال است، تكالیف مشقت بار نیز از انسان سر خواهد زد. البته انجام تكالیف با هدف گیری خیر و كمال، موجب لذت معقول و ابتهاج ذات خواهد شد كه به هیچ وجه با لذایذ طبیعی قابل مقایسه نیست.

 

ج - در مرتبه اختیار، اراده و تصمیم و اقداماتی كه از انسان سر می زند، در منطقه ارزش ها قرار می گیرد، در حالی كه اگر فرد با آزادی محض كاری را انجام دهد، یا از آن خودداری ورزد، یك امتیاز طبیعی به دست آورده كه هیچ گاه از ارزش ها به شمار نخواهد آمد.

 

 

حق آزادی و حق اختیار

 

آزادی در هر دو مرتبه خود، اگر از دو شرط زیر برخوردار شود، موجب شكوفایی مغز و روان انسان خواهد شد. البته آزادی تصعید شده بیش تر می تواند موجب شكوفایی مغز و روان انسانی شود.

 

شرط اول- آزادی، خواه به معنای آزادی طبیعی محض و یا آزادی تصعید شده، نباید مانع حركت انسان به سوی اختیار و گردیدن های تكاملی شود. به عبارت روشن تر، احساس لذت بخش آزادی نباید ما را از حركت به سوی حیات معقول باز دارد.

 

شرط دوم- آزادی فرد در هیچ مرحله نباید مزاحم آزادی و اختیار دیگران باشد. آدمی باید با تفكر درباره آزادی و استعدادهای خود بكوشد تا آزادی خود را از مرحله طبیعی محض به مرحله تصعید شده برساند و در این مرتبه نیز متوقف نشده و بكوشد تا گام به مرحله اختیار بگذارد؛ البته اختیاری كه می توان آن را آزادی معقول در مسیر حیات معقول نامید. اهمیت آزادی و اختیار ایجاب می كند كه ما آن ها را از حقوق انسان ها تلقی كنیم، همان گونه كه حق حیات را به عنوان یكی از حقوق اساسی انسان ها در نظر می گیریم.

 

 

 

تعداد بازدید: ۱۶۰۴۵

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان